۱۳۸۵ تیر ۲۷, سه‌شنبه

فاجعه در تهران
چند دقيقه پيش رفته بودم توپ‌خانه ديدم قيامت کبرای به پاست. مترو تهران فروريخته است! از ميزان کشته‌ها و زخمی‌ها خبر ندارم. خيابان را بسته بودند و فقط صدای آژيرآمبولانس می‌آمد. اميدوارم ميزان کشته‌ها و زخمی‌ها کمتر از آن چيزی باشد که می‌شود حدس زد مترو آن هم در مرکزش در توپخانه بسيار شلوغ است. گودال بزرگی که وسط خيابان به وحود آمده بود حکايت فاجعه‌ای می‌کرد.
دزدی و بی‌مسئوليتی و ندادنم‌کاری هر روز دارد جان ما را می‌گيرد. صبح که از خانه بيرون می‌آييم قاعده اين است که بی‌حادثه باز نگرديم.
اگر خبر تازه‌ای شنيدم کامنت می‌گذارم.

تا نظر شما چی باشه؟

........................................................................................

۱۳۸۵ تیر ۱۵, پنجشنبه

درست‌نويسی‌ی انسانی درست‌کار
دوستانی که "شبح" را می‌خوانند حتما با شيوه‌ی نگارش متفاوت‌اش آشنا هستند؛ به خصوص با "زنده‌گی" او که با "زندگی" بسياری متفاوت است! قبلا سعی کردم در نوشته‌های مختلفی اين شيوه‌ی نگارش را که اکنون طرف‌دارانی نيز دارد معرفی کنم اما زبان الکن شبحی کجا و سخن گفتن درباره‌ی "درست‌نويسی‌ی خط فارسی" کجا!
چند روز پيش که در حال معاشقه‌ی هر روزه‌ام با ويترين کتاب‌فروشی‌ها بودم کتابی از ايرج کابلی نظرم را جلب کرد:"درست‌نويسي‌ی خط فارسي" با شوق و ولع کتاب را از کتاب‌فروش گرفتم و همان‌جا شروع به خواندن‌اش کردم. ياد سال‌هايی افتادم که وقتی سراغ دکه‌های روزنامه‌فروشی می‌رفتم و شماره‌ی جديد مجله‌ی آدينه را جست‌و‌جو می‌کردم به دو اميد بود يکی خواندن شعر تازه‌ای از "احمد شاملو" و ديگری خواندن مقاله‌ی جديدی درباره‌ی شيوه‌ی نگارش خط فارسی به قلم "ايرج کابلی"! و اکنون تمام آن مقاله‌ها و نوشته‌های منتشر نشده‌ای از ايرج کابلی يک‌جا در کتابی در دستان‌ام قرار داشت.
ايرج کابلی يکی از شريف‌ترين و نازنين‌ترين نويسنده‌گان و مترجمان و روشن‌فکرانی است که اين مرز و بوم به خود ديده است. او متواضع و بدون جنجال و به قول ورزشی‌نويسان (که بازارشان اين روزها بس داغ است.) بدون حاشيه مشغول پژوهش و ترجمه و نوشتن و ياری‌رسانی به کانون نويسنده‌گان ايران است. در سياه‌ترين روزهايی که کانون به خود ديد و زمانی که عضو شورای دبيران "کانون نويسندگان ايران" بودن برابر بود با صدرفهرست‌هدف‌ترورفرارداشتن او عضو شورای دبيران بود.
کتاب "درست‌نويسي‌ی خط فارسي" چند ماهی است که توسط انتشارات بازتاب نگار منتشر شده است اما نمی‌دانم چرا مستوری می‌کند و از برابر چشمان من در اين مدت گريخته است.(راستی چه بر سر من آمده است. بگذريم!) کتاب اينگونه آغاز می‌شود:
"پيشينه
در آغاز پيدايش خط، خواندن و نوشتن در انحصار کاهنان و دبيران بود اينان که برای اين کار تخصصی آموزش ويژه می‌ديدند، شيوه‌های پيچيده‌ی نگارشي را ترجيح می‌دادند، زيرا دوام انحصار حرفه‌يي‌‌شان در گرو سختي‌‌ی آموزش بود.
در دوران پس از اين انحصار، و افزايش نياز به آموزش دانش‌های زمان، دو جريان عمده در شرق و غرب دنيای آن روز به راه افتاد. در شرق، چينيان که زبان‌شان پر است از هجاهای هم‌آوا، نمی‌توانستند از الف‌بای فونتيکی استفاده کنند و ناگزير از سده‌ی هجدهم پيش از ميلاد تا امروز باوجود تلاش بسياری که کرده‌اند گرفتار خط دش‌وار واژه‌نگارشان مانده‌ اند. آموختن اين خط که نزديک به هزار نشانه دارد سال‌ها طول می‌کشد.
....
زبان‌های سامی مانند عربي و عبري الف‌بای صامت‌نگار خود را بر پايه‌ی مادر همه‌ی خط‌ها، يعنی فينيقي‌ی باستان، سامان داده اند و مشکلی ندارد زيرا ساختار زبان‌شان به گونه‌يی است که نبود مصوت‌ها ايجاد دش‌واري و بدفهمي نمی‌کند.
...
"*
کتاب "درست‌نويسي‌ی خط فارسي" کتابی آموزشی نيست کتابی جذاب و خواندنی‌‌ای است که شما را با دنيای پر راز و رمز نوشتن آشنا می‌کند. قلم توانای کابلی که به عطر و بوی شاملوی بزرگ نيز آغشته است خواند اين کتاب را برای‌تان به خاطره‌ای فراموش نشدنی تبديل می‌کند.
-------------------------
* ايرج کابلی، درست‌نويسي‌ی خط فارسی، بازتاب‌نگار، صفحه‌ی 9 و 10
تا نظر شما چی باشه؟

........................................................................................

۱۳۸۵ تیر ۱۱, یکشنبه

بوف کور
در زنده‌گی زخم‌هايی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد.
اين دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که اين دردهای باور نکردنی را جزو اتفاقات و پيش‌آمدهای نادر و عجيب بشمارند و اگر کسی بگويد يا بنويسد، مردم بر سبيل عقايد جاری و عقايد خودشان سعی می‌کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآميز تلقی بکنند؛ زيرا بشر هنوز چاره و داويی برای‌اش پيدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به‌وسيله‌ی افيون و مواد مخدره است ولی افسوس که تاثير اين‌گونه داروها موقت است و به جاْ تشکين پس از مدتی بر شدت درد می‌افزايد.
صادق هدايت
تا نظر شما چی باشه؟

........................................................................................

Home